جدال های روشی – تئوریک همواره از مهم ترین مباحث حوزه علم و معرفت شناسی محسوب می شوند؛ زیرا مرز علم و شبه علم را ترسیم می کنند. تلاشهای کوهن، لاکاتوش و پوپر در راستای تحلیل معمای علم، تفکر و اندیشه بوده ...
بیشتر
جدال های روشی – تئوریک همواره از مهم ترین مباحث حوزه علم و معرفت شناسی محسوب می شوند؛ زیرا مرز علم و شبه علم را ترسیم می کنند. تلاشهای کوهن، لاکاتوش و پوپر در راستای تحلیل معمای علم، تفکر و اندیشه بوده اند و همواره بر ساخت فضای علمی و فلسفی سیطره انداخته اند. نگارنده در این پژوهش از منظر تطبیقی به دنبال پاسخ به دو پرسش ترکیبی است: 1- مهمترین مبانی روشی – تئوریک و وجوه تمایز در رویکرد پوپر، کوهن و لاکاتوش چیستند؟ 2- ضمن تبیین نقدهای وارد بر دیدگاه های پوپر، کوهن و لاکاتوش، نتایج کاربردی هر یک بر حوزه علم و دانش سیاست کدامند؟ نتایج پژوهش بیانگر آنست که هر یک از منظومه های فکری – روشی در کنار کاستی ها، دارای نقاط قوت و کاربردی و تبیین گر هستند که می توانند در حل یا پاسخ به برخی از ابعاد مسائل روش شناسی دانش سیاسی و بحرانهای جامعه و سیاست مفید واقع شوند. همچنین، ایجاد فضا یا بسترسازی برای جدال و رقابت روشی - تئوری در دستیابی به برخی قاعدهمندی های نسبی، علمی کردن و روشمند کردن دانش سیاسی، تاثیرگذار می باشد.