سعید چهرآزاد؛ ابوالقاسم طاهری؛ عقیل صابرورگ
دوره 1، شماره 2 ، آذر 1396، ، صفحه 59-81
چکیده
با توجه به مقتضیات بین المللی و داخلی رژیمهای سیاسی که در جریان تحولات اخیر خاورمیانه، حاکمیتشان در معرض تهدید جدی واقع شد؛ هر کدام از این کشورها مسیر متفاوتی را پیمودند. در این میان بحران سوریه به جنگ ...
بیشتر
با توجه به مقتضیات بین المللی و داخلی رژیمهای سیاسی که در جریان تحولات اخیر خاورمیانه، حاکمیتشان در معرض تهدید جدی واقع شد؛ هر کدام از این کشورها مسیر متفاوتی را پیمودند. در این میان بحران سوریه به جنگ داخلی گستردهای کشیده شد که تا کنون راه حل مسالمت آمیز موفقی برای آن ارائه نشده است. به اعتقاد نگارندگان این مقاله چنین وضعیتی یعنی ادامه منازعات خونین بین شورشیان مسلح و نیروهای دولتی سوریه، به منظور کنترل دو خصم جدی علیه امنیت آمریکا و اسرائیل – یعنی گروههای سلفی و رژیم اسد- مطمح نظر استراتژیست های آمریکایی است و بنابراین به نظر میرسد چنین وضعیتی تا تضعیف شدید دو گروه، به ویژه اسلام گرایان رادیکال ادامه داشته باشد. به علت شباهت وضعیت بحران سوریه و جنگ ایران و عراق، ـ هم به لحاظ فرسایشی شدن و هم به واسطه دشمنی مشترک رژیم اسد و بنیادگرایان سلفی با منافع آمریکا در منطقه ـ چارچوب نظری که برای این مقاله در نظر گرفته خواهد شد، استراتژی موازنه ضعف است که دولت ریگان در مقابل ایران و عراق در سالهای جنگ این دو کشور در پیش گرفته بود. این استراتژی در راستای تضعیف دو کشور ایران و عراق به عنوان رژیمهایی که توانایی تهدید منافع آمریکا در منطقه را دارا بودند، به کار گرفته شد.