جلال سبحانی فرد؛ عزیز جوانپور هروی؛ رضا نصیری حامد
چکیده
انقلاب، پدیدهای ناظر به تغییرات در عرصهی اجتماع و سیاست است که تحت تأثیر مبانی فکری قرار دارد. جریان فکری و سیاسی فردید و پیروان وی، بر اساس مبانی فکری و حکمی خود به طور خاص از آرای هایدگر ونیز ابنعربی ...
بیشتر
انقلاب، پدیدهای ناظر به تغییرات در عرصهی اجتماع و سیاست است که تحت تأثیر مبانی فکری قرار دارد. جریان فکری و سیاسی فردید و پیروان وی، بر اساس مبانی فکری و حکمی خود به طور خاص از آرای هایدگر ونیز ابنعربی تأثیر پذیرفته است، بر آن است که ادوار تاریخی از حیث دلالتهای معنایی مندرج در آن بر اساس یکی از این اسماء قابل توضیح است. بر همین مبنا این دیدگاه بر اساس حکمت تاریخ، سعی دارد از قید و بند اومانیسم دوران مدرن رها گردیده و افقی معنوی بر اساس نسبتی جدید با خداوند و نیز وجود را طرح نماید. یکی، موضوع انقلاب است که هم به لحاظ مفهومی و هم از حیث توجه فردید به دو واقعهی مهم مشروطه و انقلاب اسلامی حائز اهمیت است. در این نوشتار، بر اساس نگاهی گذرا به مبانی فکری فردید و به طور مشخص نگاه هستیشناسی و نیز رویکرد وی به تاریخ و آنچه وی از آن با عنوان حوالت تاریخی یاد نموده است، به بازخوانی دیدگاه وی در مورد انقلاب منظومهی فکری وی و چالشها و فرصتهای طرح این موضوع از سوی وی به ویژه در افق امکانات پیشروی آینده و در انداختن طرحی نو در تفکر پسفردایی عالم پرداخته میشود.