یوسف کرمی؛ امین نواختی مقدم
دوره 4، شماره 12 ، خرداد 1399، ، صفحه 21-39
چکیده
دموکراسی امروزه به عنوان مطلوبترین شکل نظام سیاسی در قرن اخیر شناخته شده و در حال گسترش و تسری به اکثر نقاط دنیا است. کشورهای زیادی در صدد بر قراری نظام سیاسی مطابق با الگوی دموکراتیک بر آمدند و ساختارهای ...
بیشتر
دموکراسی امروزه به عنوان مطلوبترین شکل نظام سیاسی در قرن اخیر شناخته شده و در حال گسترش و تسری به اکثر نقاط دنیا است. کشورهای زیادی در صدد بر قراری نظام سیاسی مطابق با الگوی دموکراتیک بر آمدند و ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، خود را برآن مبنا بنا نهادند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی، این کشورها با چالشهای فراوانی جهت ساختار سازی جدید روبرو شدند، عده ایاز محققان بر این باور بودند که بستر به وجود آمده پس از فروپاشی شوروی فرصت مناسبی برای تأسیس نظامهای سیاسی دمکراتیک به عنوان الگوی جایگزین نظم کمونیستی حاکم در این کشورهاست. بر خلاف دیدگاه موجود، با توجه به گذشت سه دهه از استقلال این جمهوریها شاهد استقرار وجود حکومتهای اقتدارگرا در کشورهای این منطقه میباشیم بطوریکه رسوب تفکرات توتالیتری باز مانده از نظام کمونیستی مشخص میباشد، لذا این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای به دنبال پاسخ به این سؤال است که موانع داخلی عدم تحقق دموکراسی در این کشورها چیست؟ و سپس آنها را مورد مداقه علمی و واکاوی قراردهد. ضمنأ پژوهشگران بر این باوراند که وجود عوامل سیاسی و اجتماعی داخلی حاکم بر این کشورها از جمله متغیرهایی همچون؛ عدم قانون مداری، عدم وجود احزاب سیاسی متکثر، جامعه مدنی ضعیف، از جمله موانع داخلی تحقق دموکراسی در این کشورها محسوب میگردد.