علیرضا سمیعی اصفهانی؛ نفیسه اله دادی
دوره 6، شماره 1 ، خرداد 1401، ، صفحه 97-119
چکیده
خشونت از اموری است که همواره در عالم واقع رخ میدهد و اشکال و گونههای متعددی دارد. این پدیده صرفا به خشونت آشکار یا خشونت فیزیکی و بدنی محدود نمیشود بلکه گونههای پنهانی نیز دارد که اساسا در زبان وکلام ...
بیشتر
خشونت از اموری است که همواره در عالم واقع رخ میدهد و اشکال و گونههای متعددی دارد. این پدیده صرفا به خشونت آشکار یا خشونت فیزیکی و بدنی محدود نمیشود بلکه گونههای پنهانی نیز دارد که اساسا در زبان وکلام نهفته است. برای نمونه، تفکر و ذهنیت نوسازی و توسعه در نظر نخست حقیقتی مطلوب را بازمینماید، با این حال در عالم اندیشه و تفکیکهای حاصل از آن میتوان رگههایی از خشونت زبانی یا انتزاعی را در آن کشف کرد. از این منظر نوشتار پیشرو با بهرهگیری از روش شالودهشکنی ژاک دریدا درپی واکاوی و فهم بنیان و منشاء خشونت در نظریات نوسازی و توسعه غربی است. دریدا با روش واسازی یا شالودهشکنی در پی بررسی دوگانگیها و تقابلهای نهفته در زبان است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که با توجه به دترمینیسم هستیشناختی، معرفتشناسی و روششناختی نظریات نوسازی و توسعه و همچنین تمایزها و تقابلهای معنایی نهفته در مفاهیم ابداعیآنها مانند عقلانی/غیرعقلانی، سنت/مدرنیته، توسعهیافته/عقبمانده، وحشی/متمدن، بافرهنگ/بیفرهنگ، شهری/روستایی، فقیر/ متمول و ... این نظریات حامل خشونت انتزاعی و بنیادی یا همان خشونت اولیه دریدایی هستند که ظرفیت و قابلیت آن را دارند که در عمل به خشونت ثانوی یا همان خشونت عینی بدل گردند.